Ahmad Sharabiani
9,563 reviews516 followers
La Chambre des Officiers = The Officers' Ward, Marc Dugain The Officers' Ward, is a novel by Marc Dugain, published in 1998 (1999 in English). It is supposedly based on the experiences of one of the author's own ancestors during World War I. Adrien Fournier, a handsome lieutenant in the Engineers, is the narrator and main protagonist. He is wounded on a simple reconnaissance mission on the first day of French involvement in the Great War. He is hit by a stray shell, which kills his fellow officers and his horse, and destroys the centre of Adrien's face. .... تاریخ نخستین خوانش: روز بیست و پنجم ماه دسامبر سال 2015میلادی عنوان: اتاق افسران؛ نویسنده: مارک دوگن؛ مترجم پرویز شهدی؛ ویراستار سمیه نوروزی؛ تهران، چشمه، 1389، در 143ص، شابک 9789643626402؛ چاپ دوم 1393؛ چاپ سوم 1396، در 142ص؛ موضوع داستانهای نویسندگان فرانسوی - سده 20م نقل از متن: (از جنگ جهانی اول، من چیزی ندیدم، و نفهمیدم؛ منظورم سنگرهای پرِ لجن است، با رطوبتی که، تا مغز استخوان، نفوذ میکند، با موشهای بزرگ سیاهی، که با موهای بلند و انبوه زمستانیشان، میان پسمانده های گوناگون، و بوهای آمیخته با بویِ توتونِ خاکستریِ نامرغوب، و مدفوعهای خوب زیر خاک پنهان نشده، در آمدوشد هستند. سقف این سنگرها را، آسمانی تیره و کدر و یکدست، تشکیل میدهد، که در فاصله های منظم، یکریز میبارد؛ انگار ابرها، از فروریختن باران، روی سربازهای ساده و بیگناه، خسته نمیشوند. همین جنگ را میگویم، که از آن چیزی نفهمیدم. در اولین روز بسیج عمومی، دهکده ی زادگاهم را، در «دوردونی» ترک کردم. پدربزرگم برای اینکه اطرافیان، آه و ناله و گریه و زاریهای بیهوده نکنند، صبح زود از خانه فراریم داد. کوله پشتیم را انداختم توی گاری «آندره»ی پیر، با گامهای منظم و یکنواختِ مادیان قهوه ای رنگش، طرف «لالند» راه افتادیم. فقط موقعی که توی سراشیبی ایستگاه راه آهن افتادیم، پدربزرگ، سرانجام تصمیم گرفت حرف بزند، و گفت: «مدت زیادی غیبت نکن، پسرم. امسال قارچ فراوانی میتوانیم جمع کنیم.» در «لالند»، ده دوازده جوانکی، که تازه سبیل نازکی روی لب بالاییشان، روییده بود، در لباسهای نوِ سربازی، جمع شده بودند، و مادرانشان با چشمهای سرخ از گریه، مدام بغلشان میکردند، و میبوسیدند. همانطور که داشتم دور شدن «آندره»ی سالخورده را، تماشا میکردم، جوانکی چاق و تپل، با چشمهای ورقلمبیده، با کمرویی، به من نزدیک شد. «شابرول» بود، یکی از بچه های اهل «کلرمون دو بورگار»، که خیلی وقت میشد، ندیده بودمش. تنها آمده بود، بدون اعضای خانواده، و بدون خداحافظیها، و در آغوش فشردنها. از قطار میترسید، چون اولینبار بود سوارش میشد، و از تغییر خطها، و جابجایی واگنها، و لوکوموتیوها، نگران بود. برای اینکه قوت قلبی پیدا کند، مرتب جرعه های کوچکی، از قمقمه ای که به کمربندش آویزان بود، مینوشید؛ آمیزه ای از عرق آلو، و گیاهی وحشی. توی کوله پشتیش سه لیتر از آن آورده بود. سه لیتر، برای سه هفته جنگ، چون به او گفته بودند، ظرف سه هفته، ترتیب آلمانها داده خواهد شد. این دستیار کشیش چاق و گنده، که بطورِ عجیبی بوی شراب مراسم تعمید را میداد، آمد کنارم نشست، و یک لحظه هم چشم از من برنداشت.)؛ پایان نقل از متن تاریخ بهنگام رسانی 24/03/1399هجری خورشیدی؛ ا. شربیانی
مجیدیام
213 reviews144 followers
داستان کتاب اتاق افسران، برعکس تمام کتابهای ضد جنگ که تابحال خونده بودم، در خط مقدم و لابهلای سربازان و توپها و تفنگها روایت نمیشد! بلکه در گوشهای دور از میدان نبرد و در بیمارستانی خلوت بود که میشه گفت هیجانیترین قسمت زندگی بیمارانش، داشتن ملاقاتی بود! اگر نخوام چیزی از داستان کتاب لو بدم، فقط میتونم در این حد بگم که این کتاب، داستان افسران و سربازان مجروح جنگ جهانی اوله! کتاب بسیار کوتاه و کوچیکه و من بیشتر از این توضیح نمیدم که اگر روزی خواستید بخونیدش، جذابیتش رو از دست نداده باشه.
البته مجروح، نه مثل سایر مجروحین از نواحی دست و پا و اندامهای معمول، بلکه مجروح از ناحیه صورت!
اعتراف میکنم که قبل از خوندن این اثر، تابحال فکر نکرده بودم که مصدومیت جنگی ممکنه در صورت هم رخ بده! و هیچ ایدهای نداشتم که این مصدومیت چقدر میتونه در زندگی فرد تاثیر بزاره! تاثیر، نه تنها در دوران جنگ و نقاهت، بلکه تا آخر عمر!
همونطور که گفتم اتاق افسران، کتاب کوتاهیه که اگر خواننده همت کنه یک نفس میتونه بخوندش. که خب توصیه میکنم حتما بخونینش، کتاب ارزشمندیه.
باید از جنگ جهانی اول بیشتر کتاب بخونم...!!
sAmAnE
1,173 reviews132 followers
چقدر کتاب قشنگ و دردناکی بود از جنگ...
یک رمان کوتاه از جنگ جهانی اول که از زبان یک افسر ر��ایت میشود. صفحات اول روایتگر جوانانی است که از خانوادهها، دوستان و معشوقههای خود راهی میدان جنگ میشوند. کسانیکه در جنگ صدمات روحی و جسمی میبینند و جانشان را از دست میدهند و پس از مدتی فراموش میشوند. زندگی هم روال عادی خود را پیش میگیرد گویی تنها چیزی که ارزش ندارد همان جان انسان و روح و روانش است.
باقر هاشمی
Author1 book294 followers
داستان راجع به چند نظامی فرانسوی بود که در جنگ جهانی اول چهره هاشون رو از دست داده بودن و آثاری که این تغییر چهره بر زندگی بعد از مصدومیت اونها گذاشته بود رو بر می رسید. در داستان، قسمتی که برام خیلی جالب بود اونجایی بود که قهرمان بعد از اینکه چهره اش رو از دست میده، توی بیمارستان، هفت تیرش رو در میاره و زیر گوشش میذاره تا خودکشی کنه اما از شلیک کردن منصرف میشه، نه به خاطر خانواده اش، بلکه به این خاطر که نمی خواد کاری که آلمانی ها شروع کردند رو خودش به آخر برسونه. روایتی جذاب بود طوری که کمتر پیش میاد کتابی رو به این سرعت بخونم و تمام کنم
در حین خوندن کتاب عبارت «مصدومیت چهره با خمپاره» رو گوگل کردم و بیشتر نتایجی که بالا آمد مربوط به آقای رجب محمدزاده بود. بعد از دیدن اون تصاویر، تونستم با این موضوع و این کتاب ارتباط بیشتری برقرار کنم.
Mohy_p
274 reviews119 followers
کتاب رو دوست داشتم شاید اگه حس خوبی که توی روایت داستان دیده میشد نبود خوندن کتاب با صحنه های دردناکش برای من خیلی سخت و یا ناممکن میشد با توجه به اینکه توصیف های کتاب از جراحات به خوبی در اومده اند اگر روحیه خیلی حساسی دارید خوندن کتاب رو بهتون پیشنهاد نمیکنم فضای کتاب در خود جبهه جنگ نمیگذره بلکه اغلب کتاب در بیمارستانی میگذره که مجروحین بستری هستند شاید کتاب رو اگر قبل ترها میخوندم درک حس و حالشون بعد تجربه زیسته ای (به قول شکوری) که داشتن برام سخت بود و یا غیر قابل باور، این روزها در حال خوندن کتاب «روان درمانی اگزیستانسیال» ام و آخرای بخش اول با موضوع مرگ هستم و بین کتاب چند باری به یاد حرفهای کتاب درباره افرادی میفتم که تجربه نزدیک به مرگ رو دارند و تاثیراتی که بر روشون میذاره برای زندگی کردن میفتم توی لیست خریدم بود اما طاقچه بی نهایت داشتش و اونجا خوندم
میدونی کتاب های ضد جنگ رو دوست دارم
باعث میشند بیشتر از قبل بُعد منزجر کننده جنگ رو ببینم
Parisa Soltani
118 reviews22 followers
این کتاب باعث شد بارها و بارها چشمام و ببندم نفس عمیق بکشم و اگه خیلی مسلط باشم به خودم شانس این و داشته باشم که دوباره شروع کنم بخونم. جالب اینجاست جاهایی من و میخکوب میکرد و تحت تاثیر قرار می داد که راوی خیلی خونسرد به نظر میرسید! جنگ یک کلمه بیشتر نیست، اما درد ورنج ها و فاجعه هایش در |از متن کتاب|
.
.
.
جهانی نمی گنجد؛ حتا اگر جهان گیر نباشد. برای پی بردن به نتایجش لزومی ندارد وارد صحنه های گسترده و کشتارها و ویرانی های عظیم آن شویم. دیدن حتا یک نفر از کسانی که در هر جنگی شرکت داشته و یک یا چند عضو صورتش را از دست داده، بینی، فک، گونه، چانه… کافی است پی ببریم، انسانی سالم و عادی به صورت چه هیولایی می تواند درآید. مارک دوگن در این کتابِ کوچکِ بزرگ، عمق فاجعه را چنان به تصویر می کشد که پشت آدم می لرزد، حتا آن هایی که هرگز نه جنگی دیده اند و نه در جنگی شرکت داشته اند. ما آدم ها چه موقع می خواهیم از این جنایت وحشتناک دسته جمعی که هیچ حیوانی مرتکبش نمی شود، دست برداریم؟
- foreign-novel
چقدر دردناک! همین
Iman Majdi zadeh
97 reviews19 followers
اسم کتاب، خواننده رو به این فکر میندازه که احتمالا چندتا افسر آلمانی هستن و دارن درمورد جنگ تصمیم میگیرن و در نهایت همگی میگیم جنگ بد است. ولی واقعیت این نیست، با خوندن این کتاب من به این نتیجه رسیدم که میشه در شرایط بد بود، در موقعیت بد بود، ولی بود.... و لذت برد، هرچند این نسخه همیشگی نیست، کسی که توی اردوگاه های کار اجباری روسیه کار کرده یا توی آشویتس بوده هیچ راهی برای خوش بودن، لذت بردن و ساختن خاطرات خوب نداشته.... کتاب خوبی بود.
KamRun
394 reviews1,539 followers
راوی داستان یک افسر ارتش است که در نخستین هفته اعزامش به جنگ،به شدت از ناحیه صورت آسیب می بیند.داست��ن، به جنگ جهانی اول می پردازد،اما نه از جبهه های نبرد،بلکه از نگاه بازماندگانش در بیمارستانی نظامی.بازماندگانی که به خاطر آسیب وارده از جنگ،با رویای آینده خداحافظی کرده و در لحظه زنده اند.اکثر داستان در اتاق افسران مجروح جنگی روایت می شود با این حال سیر داستان در عین سادگی دارای جذابیت فوق العاده ایست که خواننده را تا تمام شدن کتاب،سر جایش میخکوب می کند.
m a h s a
157 reviews86 followers
کتاب نهم ماجرای کتاب از سال ۱۹۱۴ همزمان با شروع جنگ جهانی اول آغاز میشه، وقتی آدرین ۲۴ساله یکی از افسران فرانسوی پیش از اعزام به خط مقدم و رویارویی با حتی یک سرباز آلمانی، بعلت انفجار توپ از ناحیه صورت دچار جراحت میشه. زخمی عمیق و وحشتناک که کام و فک بالاییش رو از بین میبره و حفرهای ترسناک روی صورتش به جا میذاره. آدرین به بیمارستانی در فرانسه منتقل میشه و سالها اونجا بستری میمونه.
۲۷-۳۱ اردیبهشت سال ۰۲
۳.۵ ستاره
.
.
ما تو این کتاب با وجهه جدیدی از سیاهیهای جنگ روبهرو میشیم. که با نابودی چهره انسانها، بیرحمانهترین آسیب رو به جسم و روحشون میزنه. آسیبی که قطع دست و پا و نخاع و حتی مرگ نمیتونه باهاش برابری کنه. آدرین در جایی از کتاب میگه: «فقط کسانیکه مردهاند میتوانند به ما غبطه بخورند، گرچه به این هم مطمئن نیستم.»
این آدمها زنده میموند تا نمود انسانی زشتیهای جنگ باشند با جراحتی که تمام داشتههای دنیای گذشته رو با نداشتههای دنیای جدید جایگزین میکنه..
خانواده و جامعه چه واکنشی به این آدمهای بیصورت خواهد داشت؟ ترس؟ ترحم؟ انزجار؟ خود این آدمها چه احساسی خواهند داشت وقتی برای اولینبار چشمشون به هیولای توی آینه میفته؟ وقتی معشوقهشون، بچهشون اونهارو نمیشناسه.
.
.
کتاب پر از توصیفات دردناک و حقایق کشفنشده ست و زبان نویسنده در بیان این بیرحمیها، سرد و بیاحساسه چون جنگ سرد و بیاحساسه. جنگ این فرصت رو به ما نمیده تا برای شخصیتهای کتاب دلسوزی کنیم، باشتاب و بیرحمانه میتازه و صورتها رو درو میکنه و تودهی انبوهی از مصیبت بهجای میذاره.
.
.
کتاب حجم خیلی کمی داره، اما برههی زمانی زیادی رو در بر میگیره؛ از آغاز جنگ جهانی اول تا پایان جنگ جهانی دوم.. و پایانبندیش زیبا و تاثیرگذاره. ترجمهی قابل قبولی هم داره. پیشنهاد میکنم کتاب صوتیشو با صدای گرم و جذاب اطهر کلانتری از رادیو گوشه بشنوید.
- audiobook france
Mohsenam
135 reviews18 followers
۳.۵ ستاره
چند سرباز جنگ جهانی اول که در اتاق بیمارستانی دور هم جمع شدند. سربازانی که جنگ، ریخت و قیافه رو ازشون گرفته و نمیتونن وارد جامعه بشن. جامعهای که به خاطرش صورتشونو از دست دادن.
Hosius Mr
145 reviews32 followers
داستان در جنگ جهانی اول اتفاق میفته، آدرین افسر جوانی که به خط مقدم نبرد بین فرانسه و آلمان فرستاده شده، در همان روزهای اول به سختی مجروح میشه، ولی نه یه مجروحیت معمولی، اون صورتشو از دست میده و . . .
.
داستان در حال تلخ بودن سرشار از امیدواریه، و انقدر جذاب روایت شده که باعث میشه تا آخرش رو یکنفس بخونید
.
برخلاف بیشتر کتاب های جنگی و ضد جنگ که در خط مقدم و لابه لای صدای گلوله ها روایت میشن، این داستان در بیمارستانی در پشت خط مقدم جریان داره
♥ Sandi ❣
1,503 reviews53 followers
2.5 stars I know I am going against the grain rating this book as low as I did, when everyone else seemed to think of it as 4 or 5 star book. So let me explain... if I can! If you can imagine reading a book and all the way through your mind kept saying to you "I guess you needed to be there." That was how I felt reading this book. The words were just not giving me a place or time of reference. I know this was set during the first World War, but for me it felt like it was fractured, without a solid foundation. The overall thought process seemed disconnected. Reading this book was like I was surrounded by words, but lacked the picture they were describing. Originally written in French and transcribed, I cannot say if this loss of story, for me, came about in the translation, or in the actually writing. However, when you feel that you are sitting on the outside of a story, with no way to explore it, it will not come across as highly rated.
- 300-350-pages-minus-plus cultural historical-history
Leila
193 reviews72 followers
"اتاق افسران" روایت افرادی است که جنگ دست نامهربان خود را بر چهرهی آنان کشیده است. "آدرین فورنیه" ، یک مهندس نظامی است که در همان روزهای اول نخستین جنگ جهانی مورد اصابت ترکش خمپاره قرار میگیرد و بخشی از زیبایی و سلامتی صورتش را از دست میدهد. ۰۱/۱/۲۶
او در اتاقی بدون آینه تحت درمان قرار میگیرد سپس افسران دیگری را که مشکلی مشابه او دارند به اتاق میآورند. هریک از آنها سعی میکند شرح صورت خویش را در چهرهی هم اتاقیهایش بخواند.
اما پس از بهبودی نسبی با چالش بزرگی مواجه میشوند و آن بازگشت به زندگی عادی است.
پس از گذشت این همه سال که از زخمی شدنمان گذشته بود، به جریان زندگی عادی برمیگشتم، زندگی روزمره که کسانی که آن را داشتند، قدر و قیمتش را نمیدانستند.
- جنگ صوتی فرانسه
Miss Ravi
Author1 book1,127 followers
از نظر روانی میشه جنگ رو یه ضربه دونست و مجروح جنگی رو شخصی که دچار ضربه روانی شده. بنابراین تاثیر روانی جنگ درست مثل همین حفرهی تاریکیه که روی صورت راوی و افسران دیگه بر جای مونده. دو سوم میانی این کتاب فوق العاده بود. درست وقتی که فورنیه به هوش میاد و متوجه جراحات خودش میشه اما در انتهای کتاب مثل ابتدای اون روایت یه خط صافه که نمیدونی چرا با میانهاش جور درنمیاد.
نویسنده در توصیف جنگ و عوارض اون خیلی موفق عمل میکنه. تصویرها فوق العاده زندهاند ولی این جریان مداوم نیست و قطع و وصل میشه.
- 1394 novel
Zari.Books
223 reviews13 followers
کتاب،داستان افسری است که در روزهای اول جنگ جهانی اول با اصابت یک خمپاره صورت خود را از دست می دهد ولی زنده می ماند و چگونگی ادامه ی زندگی خود را روایت می کند جایی خوندم که کتاب ظاهرا بر اساس تجربه های یکی از اجداد خود نویسنده در طول جنگ بوده. به امید روزی که در جهان جنگی وجود نداشته باشه🙃
صحنه های خیلی دلخراش و دردناکی داشت و بنظرم اگه مثل من روحیه ی حساس دارین،نخونید:)))))
Mohi Hajihoseini
101 reviews25 followers
اگه حتی برای لحظاتی کوتاه موافقت با جنگ _هر نوع جنگی_ از پس ذهنتون گذشته، این کتاب رو حتما بخونید. توی این کتاب _برعکس خیلی از کتابهایی که دربارهی جنگهای جهانی هستن_ خبری از صحنههای نبرد باشکوه و سربازهایی که باابهت هرچه تمامتر با یه تیر تروتمیز در بدن و با گفتن جملات قصار میمیرن نیست. این کتاب دربارهی مجروحانیه که حتی نتونستن درستحسابی بجنگند و قبل از شروع نبرد با بدترین نوع جراحتی که میتونید تصور کنید( جراحتهای سروصورت) برای مدت طولانی اسیر بیمارستان و انواع جراحیهای عجیبغریب شدن. من آدم خیلی حساسی نیستم اما بعضی قسمتهای داستان واقعا باعث میشد درد رو توی کل صورتم حس کنم.
.
"...به نظرش ایمان بود که آدمها را به جنگ میکشاند. میگفت: اگر این اعتقاد احمقانه به زندگی ابدی نبود، آدمها با چنین یقینی سوی قتلگاه نمیرفتند."
.
"باید کشتار دستهجمعی وسیعی راه بیفتد تا سطح دانش انسان بالا برود. عجیب است، نه؟"
.
"فقط کسانی که مردهاند میتوانند به ما غبطه بخورند، گرچه، به اینهم مطمئن نیستم"
.
"ایمانش اذیتم میکرد. نمیتوانستم بپذیرم کسی را پرستش کنم که ما را به دنیایی چنین ترحمانگیز تبعید کرده"
- جهان-نو-نشر-چشمه
Anna J
38 reviews22 followers
Lu il y a quelques années (j'avais alors 15 ans), cet ouvrage m'a beaucoup marquée. Recommandé par mon prof d'histoire de l'époque, je pourrais dire que ce livre a changé la vie?!? Je n'ai jamais vénéré la vie, mais je dois dire que ce livre m'a donné plus de foi en l'être humain : s'il survit à ça (et, bien que cet ouvrage soit de la fiction, cela a bien dû exister), il ne doit pas être si mauvais. M'a permis de changer de perspective sur la/ma vie : la forme est rarement révélatrice du fond. Et rien ne sert de s'accrocher à une image, elle est si vite partie. Les histoires d'amour du roman m'on bouleversées, également. Et le personnage d'Adrien est très beau, dans tous les sens du terme, et malgré tout.
En tout cas, il a pu m'aider en tant qu'adolescente complexée : l'extérieur peut souffrir, être broyé et méconnaissable, l'intérieur ne cesse d'être tant que la vie demeure.
Omid Milanifard
367 reviews40 followers
جنگ را اغلب برای ما در قالب حماسه ها، قهرمانها و عظمت و افتخار تعریف میکنند، اما بیش و پیش از آن، جنگ جهنم بشریت است. این داستان در مورد مجروحان جنگی است، آن هم نه هر مجروحی، کسانیکه بخشی از صورت خود را از دست داده اند و در اتاق مخصوصی در بیمارستان بستری میشوند تا دیدن آنها روحیه دیگران را خراب نکند. داستانی از درد و رنجها، کسانیکه می شکنند و آنهایی که این عذاب جسمی و روانی را تاب می آورند و سعی می کنند به زندگی بازگردند.
"در این اتاق بزرگ بدون آینه، هر کدام از ما آینه ای است برای دیگران..
فقط کسانیکه مرده اند میتوانند به ما غبطه بخورند، هرچند به این هم شک دارم.."
Jill Mackin
376 reviews182 followers
The tragedy’s and joys of the friendship between 3 officers severely disfigured during The Great War. Moving and beautifully written.
- fiction france war
Talie
304 reviews39 followers
جنگ میکشد، معلول میکند، ویران میکند.
با تمام این شرها شاید جنگ مانند ایستادن بر لبهی پرتگاه باشد، یا میمیری و یا اگر از این تجربه زنده برگردی زندگیای فراسوی روزمرگی خواهی داشت.
" ولی به ویژه احساس آزادی مطلق داشتیم؛ این حس جز امتیازهای کسانی است که تصویر واقعیشان را از دست دادهاند، از یک قدمی مرگ گذشتهاند و با درد و مرگ همزیستی روزانه داشتهاند و به خصوص با آن گونه زندگی که آدمها را چنان حقیر و محدود میکند، فاصله داشتهاند."
- fiction
Zeynab Babaxani
215 reviews100 followers
داستان در مورد مرد فرانسوی بسیار جوانی هست که در جنگ جهانی اول آسیب جدی به صورتش وارد میشه و این مسئله باعث میشه به بیمارستانی بره و در اتاقی بستری بشه که بقیه ی مجروحان هم دقیقا از ناحیه ی صورت آسیب دیدن کتاب رو دوست داشتم. کتابهای مربوط به جنگهای جهانی رو دوست دارم. مخصوصا وقتی از هر دو طرف اطلاعاتی در مورد گذران روزهای سخت جنگ میگیرم بیشتر میفهمم که جنگ فقط برای ژنرالها و افسران اصلی جنگ هست. چیزی از جنس شطرنج. اما برای همه ی دیگران فقط رنج هست. فقط رنج
داستان در مورد روحیه، دغدغه و مسائل این افراد هست. و بعد از مرخص شدن زندگی اونها رو تا انتهای جنگ جهانی دوم به تصویر میکشه
Neda_M282
54 reviews7 followers
"اتاق افسران"، اولین رمان " مارک دوگن" است که در سال 1998 منتشر شد و هجده جایزه ادبی را از آنِ خود کرده است. 〰️این رمان، داستان افسر و مهندس جوانی به نام "آدرین فورنیه" میباشد که در روزهای اول جنگ جهانی اول(و روزهای اولیه اعزامش) قبل از اینکه حتی یک آلمانی را ببیند، به شدت مجروح میشود. 〰️داستان فورنیه از ابتدای جنگ جهانی اول تا پایان جنگ جهانی دوم میباشد. 〰️داستانی نه در میان جبهه های نبرد و سنگرها بلکه از دید بازماندگان جنگ و در اتاقی در یک بیمارستان نظامی که افسران مجروح؛ نه هر جراحتی، بلکه جراحتی که در آن به از دست دادن بخشی از صورت منجر شده، حضور دارند، روایت میشود. 〰️ما زندگی آنها را به عنوان یک گوشه نشین برای سالها در یک بیمارستان نظامی دنبال می کنیم. در این اتاق که آینهای وجود ندارد چهره دیگران برای هر کدام بازتابی از خود آنهاست. 〰️گذشته از زخم های فیزیکی، این قلبها و روحهایشان نیز هستند که باید ترمیم شوند. درام های انسانیای که هر روز در این اتاق اتفاق میفتد. 〰️دوگن از طریق "اتاق افسران" ما را به پوچی و بی رحمی جنگ به طور متفاوتی نزدیک میکند. او در وصف این بدی های کوچک و بزرگ سرآمد است و بسیار واقع بینانه، و با روایتی ساده ولی در عین حال متاثرکننده و گیرا و بدون اضافه گویی و تحمیلی همدلی خواننده را برمیانگیزاند. و اثرات و زشتیهای جنگ را با دیدی متفاوت به نمودی تازه در ذهن خواننده می آورد، دیدگاهی که کمتر به آن پرداخته شده و حتی کمتر کسی به آن توجه کرده است . 〰️داستان به صورت اول شخص و از زبان فورنیه گفته میشود، و ما همه چیز را بسیار ملموس از زبان اون درک میکنیم. 〰️در این کتاب ضد جنگ، همبستگی و همدلی مجروحان�� تنهایی آنها، نگاه دیگران و خیزش آهسته آنها به سوی زندگی به خوبی به تصویر کشیده میشود. 〰️فیلمی با اقتباس از این رمان در سال ۲۰۰۱ به کارگردانی "#فرانچوئیز_دوپایرن" ساخته شده است. ۱٠ اسفند ۱۴٠۱
پ. ن۱: اتاق افسران کتابیست که در مدارس فرانسه تدریس میشود.
پ. ن۲:به نظرم در وضعیت روحی نامناسب به سراغ این کتاب نروید.
Mahdiyeh Bjr
26 reviews41 followers
كتاب جذابي بود. رماني رئاليستي اما نه سياه! در عين دردناك بودن خيلي خوش بينانه... داستان افسراني كه از ناحيه صورت آسيب ديدن و در يك اتاق بي آينه هركدام آينه اي براي همديگرن. توي اين كتاب شخصيت ها همه زخم هايي دارن زخم هايي كه باعث ميشه "يك زنِ چهره از دست داده در قاموس كسي نگنجد"
چقد جنگ زشت و دردناكه...
Amirreza
90 reviews4 followers
مارک دوگن مثل دیگر نویسنده ها به ما قسمتی از جنگ رو نشون نمیده که در اون کنار سرباز ها و فرمانده هاشون بوی خاک و صدای شلیک گلوله ها و فداکاری مردان جنگ و کشته شدن متعدد افراد رو شاهد باشیم. به جای اون مارو میبره بین کسانی که جراحت های عمیقی برداشتند و از میدان جنگ به بیمارستان ها کشیده شدند. اون ها نه میتونن مثل قبل برای وطن بجنگند نه میتونن به راحتی به سمت خانواده هاشون برگردند. در این کتاب ما با زنان و مردانی روبرو میشیم که جنگ چهره اون هارو ازشون گرفته. از دست دادن قسمت های مختلف صورت، از بین رفتن شنوایی یا قدرت تکلم یا بویایی و از همه سخت تر، از دست دادن زیبایی انسانی که در صورت هاشون بوده به حدی که خیلی از خانواده هاشون اون هارو دیگه به جا نمیارن.
~کتاب رو با ترجمه پرویز شهدی و گویندگی اطهر کلانتری گوش دادم که تجربه خوبی بود.
Alam
98 reviews13 followers
کتاب خوبی بود که زاویه ای جدید از عواقب جنگ رو نشون میداد. بعضی قسمتاش واقعا قلبم رو مچاله میکرد مثل اونجایی که به ملاقات افسرا میومدن اما نمیتونستن چهره اشون رو تشخیص بدن، اونجا که خانواده یکی از ترس فرار کردن و بعدش از شوک این اتفاق خودکشی کرد، اونجا که شخصیت اصلی گفت من حتی با یه سرباز آلمانی چشم تو چشم هم نشدم و این باعث شرمساریش بود …..
اون بخش هایی که با مردم عادی مواجه میشد و هر کدوم واکنش متفاوتی مثل ترس، تعجب، خجالت و حتی تمسخر داشتن برام مثل یه تلنگر بود؛ تا به حال هیچوقت توجهی به برخوردم نسبت به افرادی که از لحاظ ظاهری متفاوتن و تاثیری که یه نگاه به ظاهر ساده من رو زندگی اونا داره ، نداشتم
This entire review has been hidden because of spoilers.
- audio-book france historical
Ahmad Davari
39 reviews
همان چند صفحه اول دل تان را به هم می زند، ممکن است بالا بیاورید. ممکن است تا چند روز هر وقت به آینه نگاه می کنید چای چهره خودتان صورت درب و داغان یک مجروح جنگی با یک حفره ی بزرگ در آن به چشم تان بیاید.
اگر دلش را ندارید که حقیقت جنگ را لخت و عور ببینید این کتاب را هرگز نخوانید.
Mireille
486 reviews74 followers
Weer iets heel anders over de Eerste Wereldoorlog. Kort gezegd komt de hoofdpersoon in dit dunne boekje zonder ook maar een voet aan het front gezet te hebben met verwondingen aan het aangezicht in een Parijs hospitaal terecht, en zal daar tot na de oorlog blijven. Zijn bovenkaak en deel van de neus zijn weggeblazen door een granaat. Dugain beschrijft beeldend welke operaties volgen.
Daarna krijgt het verhaal een episch gehalte en vormt het een brug tot aan na de Tweede Wereldoorlog. Hoe kijkt een WOI-veteraan naar de tijd erna? Interessant.
- woi
Fatemeh
348 reviews62 followers
یکم یاد کتاب «نورالدین پسر ایران» میانداختم.
- در-طاقچه
مِستر کثافت درونگرا
241 reviews43 followers
زاویه دوربین نویسنده واسه مایی که از جنگ فقط توپ و اسلحه و شلیک و منطقه جنگی دیدیم و خوندیم، جدید هستش و خیلی خوشم اومد ازش مرسی اقای مارک